ساختار مغز بعد از درمان افسردگی دوباره احیاء می گردد!

به گزارش عاشقان علم الکترونیک، تقویتِ اتصالات عصبی به مدت چند دهه می تواند مغز بزرگسالان را به شدت در برابر تغییرات ناگهانی مقاوم کند. اگر ساختار مغز، ما در چرخه هایی از خلق و خو و افکار سیاه گرفتار کند، درمان اختلالاتی مانند افسردگی مزمن بسیار سخت خواهد شد.

ساختار مغز بعد از درمان افسردگی دوباره احیاء می گردد!

خبرنگاران | براساس تحقیقات تازه، مغز بعضی بیماران مبتلا به اختلال افسردگی عمده (MDD) اگر درست درمان شوند ظرف چند هفته می تواند سیم کشی مجدد گردد. دارو های ضد افسردگی، رفتاردرمانی و درمان با ضربه الکتریکی تشنج آور برای هر بیمارِ مبتلا به MDD موثر نیست، اما دانشمندان آلمانی ادعا می نمایند این درمان ها قدرتِ تغییر ساختار های مغز را دارند. مدت زمانِ پایداریِ این تغییرات هنوز معین نشده است.

به گزارش خبرنگاران ، کسانی که دچار MDD هستند معمولاً در کنترل احساسات منفی و واکنش های فیزیولوژیکی شان به استرس مشکل دارند. در چنین شرایط سنگینی، حتی نمی توان از لذت بخش ترین فعالیت ها بهره برد.

در گذشته، مطالعات تصویربرداری مغزی نشان داد افسردگیِ جدی با تغییرات در حجم ماده خاکستری (متشکل از اجسام عصبی) و ماده سفید (متشکل از رشته های عصبی) مرتبط است، بعلاوه با افزایش ها در فعالیت آمیگدال که بر تجربیات احساسی اثر می گذارند، انقباض در هیپوکامپ که نقش مهمی در یادگیری و حافظه بلندمدت دارد و انقباض در عقده های قاعده ای که به پردازش احساسات یاری می نماید، ارتباط دارد.

MDD مقاوم به درمان با تغییرات در غده های قاعده ای و لُبی که داده های حسی را پردازش می نماید، معین می گردد. اگر واقعاً رابطه محکمی میان ساختار مغز انسان و عملکرد افسردگی وجود داشته باشد، قطعاً به بهبودِ تشخیص و درمان یاری خواهد نمود. امروزه محققان در خصوص اینکه آیا این رابطه آنقدر سازگار یا قوی هست که بتوان به آن متکی بود، اختلاف نظر دارند، اما محققان آلمانی از این رابطه اطمینان دارند. یافته های آن ها حاکی از آن است که بعضی از ویژگی های ساختاری مغزِ بیماران مبتلا به MDD با پیروزیت درمانِ ضدافسردگی، تسکین یافتند.

پیش از شروع درمان افسردگی، مغز 109 بیمار MDD با استفاده از ام آرآی اسکن شد. سپس بیماران با ضربه الکتریکی تشنج آور، روان درمانی یا دارو های ضدافسردگی یا ترکیبی از تمام این روش های درمانی، تحت درمان قرار گرفتند. شش هفته پس از نخستین اسکنِ ام آرآی، مغز بیماران دوباره اسکن شد. سپس نتایجِ قبل و بعد این بیماران با مغز 55 شرکت نماینده سالم مقایسه شد. در نهایت، این نتیجه بدست آمد که بیشترین نشانه های بهبود در بیماران با بیشترین تغییرات ساختاری همراه است. پس از شش هفته، اتصال میان نورون ها در بخش های خاصی از مغز آن ها افزایش یافته بود و این اثرات مستقل از انتخاب نوع درمان بود.

جاناتان رِپِل، روانپزشک دانشگاه فرانکفورت می گوید: ما از سرعت واکنش شگفت زده شدیم و توضیحی برای نحوه وقوع این تغییرات نداریم یا اینکه این تغییرات چرا باید با چنین اشکال مختلف درمانی رخ دهند.

آزمایشات کنترل شده تصادفی نشان داده است که درمان با ضربه الکتریکی تشنج آور، رفتار درمانیِ شناختی و ضدافسردگی ها همگی به طرز چشمگیری می توانند نشانه های افسردگی را بهبود بخشند، اما ارتباط دادن این بهبود با تغییرات ساختاری در مغز بسیار سخت تر است. به نظر می رسد از میان درمان های برشمرده، ECT (درمان با ضربه الکتریکی تشنج آور) موثرترین و سریع ترین نوع درمان است، اگرچه عوارض جانبی بیشتری دارد و دانشمندان هنوز در حال آنالیز پیروز ترین رژیم هستند.

ECT با عبور دادن یک جریان الکتریکی به مغز بیمار در حالت بی هوشی کامل عمل می نماید. در مطالعات صورت گرفته روی موش ها، این نوع درمان ارتباط میان نورون ها را در بخش های خاصی از مغز بهتر نموده است. در واقع، محققان دانشگاه جان هاپکینز اخیراً دریافتند در هیپوکمپِ موش های درمان شده با ECT سلول های مغزی تازه رشد می نماید. در آزمایشات صورت گرفته روی انسان ها هم نتایج مشابهی به دست آمده است. برای نمونه، سال 2015، محققان دریافتند ECT به ساختار های مغزی بعضی بیمارانِ MDD قالب می دهد و اتصالات عصبی در آمیگدال و هیپوکامپ آن ها را تغییرشکل می دهد.

ضدافسردگی ها با قالب پذیریِ عصبی در هیپوکامپ و قشر جلوی مغز و CBT با فعال سازیِ تغییریافته مغزی در قشر جلوی مغز و پیش گوه (مسئول تصویرسازی ذهنی و حافظه) مرتبط است. این درمان های افسردگی به رغم مبتنی بودن بر شواهد، همواره به یک میزان موثر نیستند و منجر به سطوح ثابتی از تغییرات ساختاری مغز نمی شوند.

ساختار مغز به طرز حیرت آوری پیچیده است، احساسات انسان هم همینطور. نفوذ کردن به این دو با هم اقدام چالش برانگیزی است، اما جلوی کوشش دانشمندانی نظیر رِپِل را نگرفته است. اِریک روو روانپزشک، کوششِ رِپِل و همکارانش را برای دشواری تازه ترین مقاله شان تحسین نموده و می گوید این مطالعه همچنان باید در نمونه های مجزا تکرار گردد، اما نتایج بسیار همسو با باور کنونی ما نسبت به گذشته مبنی بر انعطاف پذیری مغز در امر سازگاری به مرور زمان (حتی کوتاه مدت) است. این به آن معناست که ساختار مغز بیماران مبتلا به افسردگی بالینیِ جدی آنطور که ما تصور می کردیم ثابت نیست و ما می توانیم ساختار مغز را در یک بازه زمانی کوتاه (حدود 6 هفته) بهبود ببخشیم. این یافته امیدی است برای بیمارانی که باور دارند هیچ چیزی را نمی توان تغییر دارد و آن ها ناچارند تا ابد با بیماری شان زندگی نمایند، چون این باور در مغز آن ها حک شده است.

منبع: sciencealert

مترجم: زهرا ذوالقدر

منبع: فرادید
انتشار: 28 مهر 1401 بروزرسانی: 28 مهر 1401 گردآورنده: lov-e.ir شناسه مطلب: 2014

به "ساختار مغز بعد از درمان افسردگی دوباره احیاء می گردد!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ساختار مغز بعد از درمان افسردگی دوباره احیاء می گردد!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید